چهارپارۀ ۳۲
چشمت به لطفِ ناز، پُرم میکند ز عشق
قبلم دوباره باز، وَرَم میکند ز عشق
پُر میشوم ز هورمونِ عشقت که چون شراب
گلبوتههای شعلهورم میکند ز عشق
اُکسیتوسینِ عشقی و بر هفتسینِ من
در تُنگِ این دلی که فقط تَنگِ عشقِ توست
ماهیِ قرمزی که به خون بوسه میزند
قلبی که لَنگ میزند و لَنگِ عشقِ توست
اللهُ لا اِلهَ اِلا الچشمِ مستِ تو
اللَّهُمَّ صلِّ علی عشق و آلِ عشق
احوال و فال و سال و فلک، نازِ شَستِ تو!
حَوِّل مَحالنا به حلولِ هِلالِ عشق
اردلان صامتی