نو و سپید ۱
کجا باید تو را بیابم؟
تا دوباره بر عمقِ نیلیِ چشمانت خیره شوم
وقتی تو اینچنین پرستووار، میروی
کوچ میکنی
همچون حواصیلها، دُرناها
و من در این غریبی و تنهایی
تبعیدیِ زمین
در گوشهای نشسته به عُزلت
به انتظار
اما تو بیخیال
پرواز میکنی
من با تمامِ خاطرههایت نشستهام
من ساکت و خموش
غمگین و تیرهپوش
در شعلههای آتشِ عشقت، نشستهام
با اینکه نیستی
اما هنوز هم
من با مرورِ موجِ نگاهِ تو زندهام
من با خروشِ زلفِ سیاهِ تو میتپم
اما تو بیخیال
پرواز میکنی
اردلان صامتی