نو و سپید ۱۰
بهارم تویی، قرارم تویی، نگارم تویی
تمامِ روز و شبم را غرق در خیالِ توام
از خیالِ تو مینویسم
از خاطراتِ تو
از توهمی که در مقابلم مجسم میشود
تمامِ خاطراتِ تو را
یکبهیک ورق میزنم
میبویم
تو را میجویم
تو را میانِ همین خیالها گم کردهام
و خیالها را آنقدر زیر و رو میکنم
تا تو را باز بیابم
و میدانم که تو از خلالِ همین خیالها
حلول خواهی کرد
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
اردلان صامتی